نشریه اقتصادی- فرهنگی فکروفن

مجله ی اقتصاد و فرهنگ

نشریه اقتصادی- فرهنگی فکروفن

مجله ی اقتصاد و فرهنگ

گفت و گوی اختصاصی سیمرغ با حسین زمان؛موسیقی رسالت روشنگری دارد

 
 (حسین زمان (زاده ۱۸ مرداد ۱۳۳۸ در تهران) هنرمند و خواننده ایرانی است. او همچنین به عنوان معاون طرح و برنامه و نیز عضو هیئت علمی پردیس بین‌الملل دانشگاه صنعتی شریف به فعالیت‌های اجرایی و تدریس در جزیره کیش مشغول است.
در طی بیست سال گذشته به تدریس در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و نیز پژوهش در زمینه‌های الکترونیک، مخابرات و رایانه مشغول بوده‌است. دارای دو فرزند می‌باشد و از سال ۱۳۸۱ در جزیره کیش زندگی می‌کند. او از خوانندگان مطرح سبک پاپ در ایران است.   چه تعریفی از موسیقی عرضه می دارید که بتوان با تکیه بر آن تاثیرش را در ساحت اندیشه ورزی و تعالی روحی باز یافت؟
برای درک این مسئله بهتر است به تعریف هنر توجه کنیم و طبیعتا موسیقی نیز بعنوان یک هنر از همان تعریف تبعیت میکند . هنر بهترین نوع بیان واقعیت های زندگی است . تبیین زیبا و تاثیر گذار واقعیت های اطراف ما کاری است هنرمندانه . این هنرنمایی گاهی در قالب یک تابلوی نقاشی است ، گاهی توسط یک فیلم سینمایی صورت میگیرد و گاهی نیز هنر موسیقی این رسالت بزرگ را بعهده میگیرد . رسالت روشنگری و آگاهی بخشی . لازمه روشنگری و آگاهی دادن به جامعه شناخت دقیق از جامعه میباشد . یک هنرمند میبایستی بینش و درک خوبی از آنچه در دنیای اطرافش رخ میدهد داشته باشد . میبایستی واقعیت های تلخ و شیرین جامعه را بشناسد تا بتواند با تکیه بر یک شناخت صحیح به خلق آثار تاثیر گذار خود بپردازد. این شناخت جز در سایه تفکر و اندیشه و پرورش روحی میسر نمیگردد.

 به نظر شما می توان نسبتی میان موسیقی و اندیشه آزاد و آزادی اندیشه وجود دارد؟ اگر وجود دارد، این ارتباط را چگونه بازمی یابید؟
برای یک هنرمند واقعی اندیشه پویا از ارکان کار هنرمندانه اش محسوب میشود و خردورزی از ویژه گی های یک هنرمند است که به این ترتیب هنرمندان عرصه موسیقی را شامل میشود . البته قالب های هنری متفاوتند و لذا برای موفقیت در ارائه کارهای هنری روش های خاص آن هنر بایستی منظور گردند . برای مثال یک فیلم سینمایی برای تاثیر گذار بودن بطور متوسط دو ساعت زمان در اختیار دارد تا بتواند مخاطب را متوجه پیام خود بگرداند ولی این زمان برای یک ترانه بطور متوسط حدود چها تا پنج دقیقه است به این ترتیب جادوی موسیقی اینجا میتواند خود را نشان دهد . 
گاهی یک اثر موسیقایی با ترکیب مناسب و هنرمندانه کلامی گویا  ، موسیقی و صدایی نافذ میتواند به اندازه یک کتاب تاثیر گذار باشد و اینجاست که میتوان به اهمیت موسیقی و تاثیر آن بر تنویر افکار و اندیشه ها واقف شد . البته  موسیقی مبتنی بر رسالت هنری مد نظر است، هنری که از هر قید و بندی رهاست و بر مدار آزاد اندیشی و استقلال رای میچرخد و نه هنر فرمایشی و سفارشی در بند قدرت های خود رای و خودکامه . موسیقی مثل هر هنری میتواند ابزار دست صاحبان زر و زور و تزویر قرار بگیرد و در جهت استثمار و استحمار و فریب جامعه بکار گرفته شود و نیز میتواند به اعتلای اندیشه و بلوغ فکری جامعه کمک نماید . میتواند با روشنگری ، حیله ها و نیرنگهای دشمنان آزادی و استقلال جوامع را خنثی نماید و به نظر من تاثیر گذاری آن سریعتر و نافذ تر از بسیاری هنرهای دیگر است

 موسیقی ایرانی چه رسالت تاریخی را برای بازشناسی خود جهت تاثیر بر جامعه ملی در گسترش آزاد اندیشی  داراست ؟  
البته قرار نیست یک اثر موسیقایی بازگو کننده همه چیز باشد و همه واقعیت ها را مقابل ما بگذارد بلکه ایجاد انگیزه کردن ، تهییج نمودن و تلنگر زدن به مایی که در بسیاری از مواقع نیاز به آن تلنگر ها داریم از ویژه گی های یک هنر تاثیر گذار از جمله هنر موسیقی است . با نگاهی به دوران انقلاب و دوران جنگ ایران و عراق همواره شاهد تاثیر گذاری موسیقی بوده ایم . اکثر شعارهای زمان انقلاب با بهره گیری از ملودی های ساده و روان و حماسی در ذهن مردم جای میگرفتند و در ایجاد شور و انگیزه و تحرک انقلابی بسیار کارساز بودند . از آغاز جنگ نیز موسیقی حماسی عامل بسیار موثری بود در تهییج و تشویق مردم و رزمندگان به ایستادگی و مقاومت و تحمل سختی های جنگ . در واقع هنر متعالی حتی در قالب یک تصنیف و یک ترانه میتواند در تبیین حق و باطل و راهنمایی جامعه به سوی تشخیص درست نقش مهمی داشته باشد .

آیا نمونه از تاثیر موسیقی در ایجاد فضای اندیشه ورزی و آزاد اندیشی در ذهن دارید ؟
. برای مثال تصنیف مرغ سحر که از سالهای دور تا کنون در یاد و خاطر ما زنده مانده است یک نمونه بارز از موسیقی روشنگر و اندیشه مدار میباشد . البته اقرار میکنم که متاسفانه هنرمندان موسیقی ما به دلایل مختلف کمتر به این خصوصیات موسیقی توجه داشته اند و بویژه مصلحت طلبی و محافظه کاری که از آفات هنر و هنرمندان به حساب می آیند باعث گردیده اند در یکی دو دهه اخیر کمتر شاهد آثار موسیقایی موجه و مسئولانه بوده باشیم . هنوز هم یار دبستانی و مرغ سحر مثال های ما از موسیقی متعهد و روشنگرانه میباشند و این مسئله نشان میدهد ترس و وحشت حاکمان فشاری طاقت فرسا بر پیکر موسیقی وارد نموده به نحوی که اهالی موسیقی برای حفظ بقای خود از تعهد و رسالتشان فاصله گرفته اند . البته همانطور که گفتم در دوران انقلاب و زمان جنگ که اکثریت مردم همدل و همصدا بودند و در مقابل دشمنی واحد قرار داشتند آثار هنری حماسی بویژه  آثار موسیقایی ، بیشتر رونق داشتند ولی کم کم با فاصله افتادن بین حاکمیت و مردم و توسعه سانسور و فضای امنیتی تولید آثار روشنگرانه و مبتنی بر تفکرات و عقاید معترض و چالش برانگیز که میتوانند به پویایی جامعه کمک نمایند از صحنه هنر حذف گردیدند و دچار جمود و سکون شده ایم که البته از مشخصات هر جامعه سانسور زده ای است . 
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.