سخن سردبیر / حمید شجاعی
«فکر کنید، بگویید، بنویسید، در مجامعِ خودتان منعکس کنید، آن کرسىهاى آزاداندیشى را که من 100 بار ـ با کم و زیادشـ تأکید کردهام راه بیندازید و اینها را هى آنجا بگویید. این میشود یک فضا. وقتى یک فضاى گفتمانى به وجود آمد، همه در آن فضا فکر میکنند، همه در آن فضا جهتگیرى پیدا میکنند، همه در آن فضا کار میکنند.»
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی:
13 مهر 1390
آخرین روزهای تیر ماه سال 76بود که رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران در جمعی دانشجویی بحث ایجاد کرسی های آزاد اندیشی را مطرح نمودند و از مسئولین و دانشجویان خواستند که زمینه را برای ایجاد این مهم فراهم آورند. اما اکنون بعد از 14 سال از اولین اشاره ایشان در این باب به نظر می رسد که باوجود تمام تلاش ها، هنوز گام مهمی در این ارتباط برداشته نشده است. این عدم موفقیت قابل قبول چه در حوزه نظری و چه در تعریف عملیاتی ،از کرسی های آزاد اندیشی مشهود است.
برای اینکه بتوانیم عملیاتی وارد موضوع شویم باید با برخی مفاهیم آشنایی کوتاهی داشته باشیم از جمله آزادی و اندیشه که با هم آزاد اندیشی را شکل می دهند. اگر آزادی را در اصطلاح به فقدان مانع در راه خواسته های انسان تعبیر نماییم. یعنی این که انسان کاری را بخواهد انجام دهد و مانعی بر سر راه آن نباشد. او قادر باشد چیزی را انتخاب و ازچیزی درگذرد. اندیشه را نیز جوشش درونی ذهن برای شناخت و کشف حقیقت و راه رسیدن از مجهولات به معلومات معنا کنیم. آزاد اندیشی را می توان فقدان مانع و محدودیت در راه کشف و شهود حقایق موجود معنی نمود. براین اساس است که باید تعریف عملیاتی آزاد اندیشی را مورد نظر قرار داد.
کرسی های آزاد اندیشی فی نفسه مقوله مبارکی، نه تنها در دانشگاه که در کل حیات فردی و اجتماعی بشر است. این در حالی است که هر چقدر فضای بحث و تبادل نظر در مجامع علمی ما بیشتر فراهم بشود، متعاقبا آراء و نظرات جدیدی در آن حوزه پدید می آید که می تواند تولید علم کند و به عنوان یک تئوری قابل توجه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اما این مهم برای فضیلت یابی و عینیت پذیری باید مؤلفه ها و کارویژه هایی را رعایت کند تا به حد اعلای خود برسد که از آن جمله می توان به عدم سانسورنظرات افراد میدان دادن به تمامی اشخاص و افراد با هر نظری، هدایت متحجرین به سمت پذیرش، قالب علمی وعبور از تحجر فکری اشاره کرد.
این که چرا بعد بیش از یک دهه از طرح بحث کرسی های آزاد اندیشی مسؤلین امر نتوانسته اند آن طور که باید و شاید به این مهم جامه عمل بپوشانند دلایل متعددی را متصور است که از آن دست می توان به عدم فرهنگ گفتگو و پذیرش سخن و نظر مخالف و نبود روحیه ی نقد پذیری و آستانه ی تحمل و صبوری کم افراد اشاره کرد. نبود فضای مناسب به لحاظ فرهنگی، تأمین امنیت و وجود قواعد و قوانین دست و پاگیر نیز آفت این دست ازکرسی هاست. در ادامه می توان از آزادی بیان و پس از بیان نیز سخن به میان آورد. با توجه به موضوع بحث این کرسی ها که در دانشگاه های سیاست زده ما رنگ و بوی سیاست زدگی به خود می گیرد، بر اثر این سیاست زدگی است که آزاد اندیشی از متن به حاشیه می رود، بحث و ارائه نظرات و انتقادات بی پروا بی هزینه یا کم هزینه نخواهد بود. اگر فرض را بر این گذاریم که در زمانه گفتگو وبیان نظریات آزادی بیان هست! اما باید دید که آیا متعاقب آن آزادی پس از بیان نیز وجود دارد یا خیر؟ پاسخ را به عهده شما می گذاریم و می گذریم . از مهم ترین موانع تحقق کرسی های آزاد اندیشی نبود صاحب نظران در حوزه علوم انسانی در مراکز و حوزه های تصمیم گیری فرهنگی است . اغلب مسئولین امر یا با علوم انسانی بیگانه اند یا درآن تحصیل نکرده اند. پس نباید از چنین افراد و برگزاری چنین جلساتی حرکت جهشی و شتاب دار در علوم انسانی انتظار داشت. بیش از یک دهه از برگزاری کژدارو مریض کرسی های آزاداندیشی و نتایج حاصل از آن در کشورمهر تأییدی بر ادعای فوق است. از دیگر موانع می توان به عدم پوشش دهی رسانه ای به کرسی های آزاد اندیشی اشاره کرد وقتی رسانه ی بزرگی و تأثیر گذاری مانند صداوسیما از دستگاه عریض طویل آزاد اندیشی فقط و فقط به گزیده فرمایشات رهبر معظم انقلاب اکتفا می کند و درعرصه ی عمل به پوشش خبری و رسانه ای این کرسیها در دانشگاه های کشور نمی پردازدکه باید آن را چالش بزرگ عملی و متناقض نمایی آشکار دانست، قاعدتا از رسانه های مجازی نمی توان انتظار شق القمر داشت. گرچه رسانه به ظاهر ملی با عملکرد ضعیف خود به اذعان رئیس خودش مخاطبینش به کمتر از 30 درصد کاهش داشته و با وجود شبکه های متعدد اجتماعی و گسترش آنها، هنوز رسانه ی قابل توجهی می نماید .
نوع نگاه من و شما به این پرسش که اساسا آزادی و آزاد اندیشی را یک فرصت می بینیم یا یک تهدید چیست ؟ آزادی موهبتی الهی است که بشر از ابتدای خلقتش در پی آن بوده است پس نمی تواند تهدیدی باشد چه برسد به آزاد اندیشی که مسبب تولید علم و نظرات مختلف و جدید در حوزه ی علوم انسانی می شود. هر چقدر مطالب را در قالب علمی و آکادمیک عرضه کنیم و از تفسیر به رأی بپرهیزیم شاهد بازدهی بیشتری خواهیم بود. تا وقتی آداب نقد و انتقاد ،تفاوت بین نقد منصفانه و نقد مخرب ، تمایز میان نقدو تخریب را ندانیم و آستانه ی تحمل و صبوری مان کم باشد نخواهیم توانست کرسی آزاد اندیشی برپا کنیم،زمان را مدیریت کنیم و در پایان هم انتظار برون داد و نتیجه ی علمی باشیم ودر نتیجه منتظر حرکت رو به جلو جامعه علمی کشور باشیم. آزاد اندیشی در اصطلاح و تئوری زیباست و همه آن را بر میتابند و برایشان خوشایند است اما کیست که در حوزه ی عمل بتواند با نشانه های آزاد اندیشی، آزاد اندیش واقعی باشد. آنهایی که با یک خطابه رهبری به سر می دوند باید هوشیار تر باشند 14 سال از اولین سخنرانی رهبری درباره لزوم و ضرورت برگزاری کرسی های آزاد اندیشی می گذرد ،با یک حساب ساده می توان دریافت که می خواستیم به کجا برسیم حال به کجا رسیده ایم؟ اما درد را گفتیم و باید درمانش را هم بگوییم هنوز دیر نیست اگر با همت مضاعف کار مضاعفی را در راستای حرکت رو به جلوی جامعه ی علمی کشور انجام دهیم هم به مر سخنان رهبری عمل نموده ایم و هم قدمی بزرگ را در جهت اعتلای نظریه پردازی، تضارب آراء و تولید علم در کشور برداشته ایم.
به عمل کار برآید به سخنرانی نیست