الهام روشن
چند وقت پیش یه فیلم کوتاه دیدم که آدما دیگه سر نداشتن و در واقع چیزی نمیدیدن، دیگه نمیتونستن به هم نگاه کنن، پیش خودم فکر کردم که اگه آدما به هم نگاه نکنن چی میشه؟ خوبه یا بده؟ آخه الانم تو این دوره ی به اصطلاح پست مدرنیته که همه تو دنیای صفر و یک دیجیتال زندگی می کنیم همین جوری شده. از همه چی به سادگی می گذریم و میریم، جامعه شناس ها هم مدام تو این مجله و تو اون روزنامه از بی تفاوتی ما ایرانیا نسبت به هم صحبت می کنن و میگن اوضاع خیلی بده.
از بد بودن اوضاع که بگذریم، خود مقوله نگاه کردن هم داستان های خودشو داره، مثلا انواع نگاه وجود داره، یه مدل نگاه داریم که بهش میگن چشم تو چشم که آخرش به زد و خورد منجر میشه! یا یه مدل دیگه هست که طرف دوم میگه چیهههه، خووو بگووو؟ چتههههه؟
یه مدل هم هست که اسم نداره، طرف وارد یه محیط عمومی مثل مترو میشه، همه به اون شخص وارد شده 5 ثانیه نگاه می کنن و شخص وارد شده هم پس از پیدا کردن جا و استقرار در محیط شروع می کنه دونه دونه اون 5 ثانیه ها رو پس خلق الله میده! و البته ناگفته نمونه، آدمایی هم هستن که وقتی تصادفی چشم در چشمشون میشی، رو بر نمی گردونن، لبخند می زنن، یه لبخند پُر از انرژی...
بگذریم، حالا بیشتر میخوام راجع به یه مدل نگاه که خیلی معروفه، اما الان دیگه رو بورس نیست، صحبت کنم، یعنی یه زمانی خیلی ازش صحبت می شد اما حالا و با توجه به این زندگی های صفر و یکی کمتر کسی اینجوری یکی رو نگاه میکنه و اون نگاه، نگاهِ جغدیه!
یعنی مثل جغد یکیو نگاه کنی! قدیم ها خیلی این نگاه رو بورس بود! شماها یادتون نمیاد!!
جغد تو فرهنگ ما شومِ، چرا این حیوون زیبا و دوست داشتنی شوم شد، بماند، اما حالا که دیگه این مدل نگاه رو خیلی وقته فراموش کردیم، فرصتی پیش اومده تا هم این حیوون رو از شومی درآریم هم بیاییم مثل جغد بهم نگاه کنیم، به صورت پدر و مادرمون به دوستامون و خلاصه به آدمهایی که اطرافمون هستن و دوسشون داریم مثل جغد خیره شیم، آخه اینجوری هم به جغدهای بیچاره کمک کردیم که از این داغ ننگ بیخودی خلاص بشن و هم کمی از این زندگی صفرو و یکی سرامون میاد بالا و میتونیم از وسط فضای مجازی آنتراکت بگیریم و بیاییم تو دنیای واقعی و سرکی بکشیم تو زندگی.
البته لازمه بگم که خود نگاه جغدی هم مدل های مختلفی داره، همون طور که انواع و اقسام جغد وجود داره، خوب بعیده یکی فکر کنه همه جغدا یه جور نگاه می کنن، پس نگاه جغدی هم میتونه انواع مختلفی داشته باشه، خودتون یه سرچی تو اینترنت بکنید، انواع جغدا رو می بینید، نژادهایی که تو کشور خودمون هستن که چه بهتر.... خوب از شما که پنهون نیست این روزا جوونا زندگیشونم شده مثل جغد، یعنی صبح ها خوابیم و شبها بیدار...
خلاصه شناخت این حیوون از هر جهت واجبه، حداقل به این خاطر که زندگیامون شده مثل اونا. اما خوبه که نگاه هامونم شبیهشون بشه.
کافیه خودتون تو چشمای این حیوونا نگاه کنید اون وقت متوجه میشید که تهِ تهِ چشاشون چقدر حرف برای گفتن دارن اما هیچی نمیگن تا شما هم اونجوری با گردن یک وری نگاهشون کنید و از چشاشون حرفاشونو بخونید، این دقیقا همون چیزیه که تو زندگیه مدرن امروزی لازمه.
یکسری حرفا رو هیچ جوره نمیشه زد...
بعضی حرفا رو هیچ جمله ای، هیچ کلمه ای، هیچ صدایی نمی تونه بیان کنه...
گاهی اوقات یک نگاهِ عمیقِ جغدی لازمه .
یک نگاهِ بدون دغدغه .
گاهی نیازه از هر چی هست دل بکنی و خودت رو به یه نگاه جغدی بسپری.
با نگاهت بگی چقدر دوسش داری، چه قدر میتونی ساعت ها نگاهش کنی بدون اینکه خسته شی..
و گاهی اوقات یه نگاه جغدی لازمه...