نشریه اقتصادی- فرهنگی فکروفن

مجله ی اقتصاد و فرهنگ

نشریه اقتصادی- فرهنگی فکروفن

مجله ی اقتصاد و فرهنگ

آزاد اندیشی ضرورت فرهنگ پروری و تمدن آفرینی دینی(انتشار یافته در شماره دوم)

دکتر مهدی مطهرنیا- مدیر مسئول

آزاد اندیشی در سپهر حیات بشری آفرینش گر هویتِ پویای آدمی در زیستگاه زمانِ زمینی حیات بشر است. اگر اندیشه ورزی را از موجودیتی به نام آدمی بازستنانیم، هیچ اشرفیتی بر مخلوقیت او نخواهیم یافت. همین معنا و همین خواست آزادی در پیکره ی حیات انسانی است که مفاهیمی چون عدالت، صلح و آرامش؛ و حتی آسایش را هویت می بخشد و معنادار می نماید. 

انقلاب اسلامی به عنوان یکی از پدیدارهای مهم اجتماعی و سیاسی ایران معاصر در باند پرپهنای کرامت نهادن به انسان آزاد؛ و آزادی خواهی آدمی در گستره ی حیات اجتماعی؛ محتوا پذیرفت. به بیان دیگر این آزادی طلبی اسلامی به عنوان روح جاری در پیکره ی انقلاب بود که اسلام انقلابی با ستون فقرات آزاد اندیشی دینی را در شعار اصلی انقلاب وارد نمود. نگاهی به اوراق اولیه کتاب پیرامون انقلاب اسلامی اثر شهید اول اهل قلم انقلاب اسلامی؛ مرتضی مطهری از همین معنا نشان دارد.   ادامه مطلب ...

آزار و اذیت زنان در وسایل نقلیه عمومی(انتشار یافته در شماره اول-بهمن94)

معصومه محمدی

امروزه با توجه به وضعیت ترافیکی و شلوغی شهرها استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی امری اجتناب ناپذیر است، زنان بخاطر تغییر سبک زندگی و شاغل بودن، یکی از پر طرفدارترین افراد برای استفاده از این وسایل به شمار می روند.

علاوه برمشکلاتی مانند شلوغی ومتراکم بودن این وسایل، زنان  با مشکل دیگری  تحت عنوان «آزار و اذیت جنسی و کلامی» نیزروبرو هستند. 

این آزار اذیت می تواند با عناوین و شکل‌های متفاوتی بروز کند، حتی گاهی بخاطر نگاه‌های بیجا و به کار بردن الفاظ رکیک ، زنان  در معرض تعرض جسمی و کلامی در وسایل نقلیه و مکانهای عمومی قرار می‌گیرند.

پرداخت کرایه دو نفربه جای یک نفر، منتظر ماندن برای اتوبوس‌های خلوت‌تر، استفاده از واگن‌های ابتدا وانتهای قطارمترو از جمله راهکارهایی است که برخی از زنان برای محافظت از خود به آن متوسل می شوند.

ولی این راهکارها  با توجه به شرایط کنونی قطعا جوابگو نیست، چرا که دیر نرسیدن به سرکار، جا نماندن از وقت دندانپزشکی وهزاران دلیل دیگر، مانع از منتظر ماندن برای تاکسی که صندلی جلویی آن خالی باشد، است.

با توجه به اسلامی بودن کشورما تمهیدات خاصی برای استفاده زنان  از این وسایل اندیشیده شده است، ولی این تمهیدات به تنهایی جوابگو نیست!


100درصد زنان  فرانسه آزار و اذیت جنسی در وسایل نقلیه را  تجربه کرده اند

این مشکل مختص به کشورما نبوده و می توان گفت تمامی کشورهای دنیا متاثر از مشکلات مکان‌های عمومی برای زنان هستند.

متن زیرقسمتی از  نوشته «تنوی میسرا» است که در 20 آوریل 2015 در «سیتی لب» منتشر شد:در نظرسنجی که در فرانسه انجام شده، 100 درصد زنان گفته اند که تجربه آزار و اذیت جنسی در وسایل نقلیه عمومی داشته اند.  ادامه مطلب ...

سی و هفتمین بهار انقلاب و معمای اسفند - سخن سردبیر برای شماره دوم(ویژه دهه فجر) بهمن 1394

حمید شجاعی - سردبیر

کوچک تر که بودم هنگام دهه فجر خیلی ذوق داشتم ده روز همه جا چراغانی و همه در شادی و سروربالاخره جشن انقلاب بود. یادش بخیر! چقدر سعی و تلاش می کردیم برای درست کردن یک روزنامه دیواری ، چه شور و هیجانی داشتیم، اما سال به سال  این ذوق و شوق کمتر شد، شادی و سرور مردم هم کم شد و تمامش محصور گشت به قاب تلویزیون که هرسال یک سری تصاویر آرشیوی 20 سال گذشته و اشعار تاریخ مصرف گذشته را پخش می کرد. اما چه شد که به اینجا رسیدیم ؟ مردم که همان مردمند، شاید فقط یک نسل عوض شده اما اعتقادات و باورهایمان که تغییری نکرده،انقلاب هم که عوض شدنی نیست، همیشه باشکوه و با طراوت می ماند پس در این بین این حلقه مفقوده چیست که بین مردم و انقلابشان فاصله انداخته؟ آیا مسئله این نمی تواند باشد که مردم فکر می کنند دیگر انقلاب از آن آنها نیست؟ امروز شاهد هستیم آرمانهایی که امام به خاطرشان انقلاب کرد و شهدا برایشان جانفشانی کردند یا به دست فراموشی سپرده شده ویا در گوشه ای از خاطرات انقلاب خاک  می خورد. قانون اساسی به یک بند تقلیل یافته و از آن هم استفاده های گوناگون می شود مگر امام قائل به صدور انقلاب نبود؟ پس چه شد که بعد از رحلتش صدور انقلاب به مصادره انقلاب بدل گشت؟   و تقسیم بندی خودی و غیر خودی در ادبیات سیاسی ما رواج یافت؟  این چه رویه ای است که هرکس با یک جریان خاص همسو باشد،وی را  مؤمن، فداکار، متعهد و انقلابی می دانند،ولو اینکه اختلاس گر باشد،به اخلاق و ادب سیاسی پایبند نباشد و فاقد صلاحیت و مدیریت باشد.اما کسانی که در کنار امام انقلاب را رقم زدند به دلیل اینکه با فلان جریان همسو نیستند و یا نظراتشان مخالف فلان جریان است به بی بصیرتی و فتنه گری متهم می شوند؛در حالیکه بهترین و صدیق ترین یاران امام بودند.

به قول دوستی، آش انقدر شور شده که دیگر بیت امام(ره) هم از این اتهامات مبرا نمانده و آنها به ساده لوحی و بی بصیرتی متهم می شوند اینجاست که به بزرگی و عظمت بنیان گذار انقلاب اسلامی و تیزبینی و دور اندیشی ایشان پی می بریم که در زمان حیاتشان می فرمایند:« احتمال قوى می‏دهم که پس از من براى انتقامجویى از من به بعض نزدیکان و دوستانم تهمت ها که من آنها را ناروا میدانم بزنند و به آتشى که باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیاناً به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگیرند. و اکنون در حیات من گفتگوها و زمزمه ‏هایى به گوش می‏خورد که احتمال فوق را قوی‏تر می‏کند.»

     جالب آنکه اگر به دقت بنگریم می بینیم همین افراد که در کانون های ثروت و قدرت هم نقش دارند انقلاب را از صدور به مصادره خود در آورده اند  و گوش هایشان بدهکار سخنان عقلا و بزرگان نیست و مردم را نیز که اصلا برای پاسخ گویی حساب نمی کنند .

37 امین بهار انقلاب همزمان شده با ایام حساس و سرنوشت ساز انتخابات پیش رو،اما اینکه در 3 دهه اخیر انقلاب چه گذشته، چه دستاوردها و چه نقاط قوت و ضعفی داشته ایم نه در حوصله مخاطب است و نه در این مقال می گنجد اما اکنون در سالهای پایانی دهه سوم و در آستانه ورود به دهه چهارم انقلاب شکوهمند اسلامی این که نظام چگونه عملکردی در مقابل مردم خواهد داشت به انتخابات اسفند ماه پیش رو بستگی دارد و صد البته شورای نگهبان و قانون اساسی. 

رهبر انقلاب اسلامی دردیدار دست اندرکاران انتخابات با بیان الزامات سلامت انتخابات گفتند: «تمکین همه دستگاههای دست اندرکار انتخابات به قانون و رعایت مُرّ قانون»، «اهانت نکردن به نهادهای قانونی»، «مشوش نکردن اذهان عمومی،» «اهانت نکردن نامزدهای انتخاباتی به یکدیگر» و «حتی پرهیز از غیبت»، «ندادنِ و عده‌های غیرعملی و غیرقانونی»، و «برخورد صادقانه با مردم» از جمله معیارها و آداب لازم برای یک رقابت سالم انتخاباتی است.»

طبق فرمایش مقام  معظم رهبری همه باید به مر قانون تمکین کنند اما آیا واقعا همه دستگاهها علی الخصوص شورای محترم نگهبان قانون اساسی مر قانون را رعایت کرده اند؟ قانون و مر قانون که تفسیر کردنی نیست  که هرکس بگوید من این برداشت را از مر قانون داشته ام، همه دربرابر قانون مثل دندانه های شانه یکسانند اما در عمل می بینیم اینگونه نیست .می پرسید چرا؟ فی المثل در قضیه ثبت نام و احراز صلاحیت کاندیداهای مجلس خبرگان رهبری،  اصل را بر این گذاشتند که کسانی که اجتهادشان توسط علماء احراز نشده است باید امتحان کتبی و شفاهی بدهند ، فارغ از این قضیه که این روش درست است یا غلط  قبول می کنیم که امتحان شرط احراز یا عدم احراز باشد. حال مفروض میگیریم به تمام کسانی که باید در آزمون شرکت کنند اطلاع رسانی شده  هم با پیامک هم نامه مکتوب و رسمی وهم دعوت عمومی از رسانه ملی پس طبیعتا افرادی که به هر دلیلی در این امتحان شرکت نکرده باشند صلاحیتشان احراز نمی گردد، پس چرا 4 نفر از کاندیداها(حجه الاسلام سید محمد سعیدی،حجه الاسلام سید مهدی میر باقری ،حجه الاسلام سید احمد حسینی، حجه الاسلام علیرضا اعرافی،حجه الاسلام نصرا... شاه آبادی) که در آزمون  شرکت نکرده اند به دلیلی مجهول تأیید صلاحیت می شوند ولی شخصیتی مثل سید حسن خمینی که اکثر علما اجتهاد ایشان را تایید کرده اند و خود ایشان کلاس های درس خارج فقه دایر می کنند یک روزبه بهانه عدم شرکت در مصاحبه و امتحان و روز دیگربه بهانه  سن و عدم قدرت استنباط مسائل فقهی وتعیین رهبری رد صلاحیت می شوند آیا این مر قانون است که هر کس طبق سلیقه مان بود را تایید و هرکس نبود را بهانه های واهی رد کنیم؟ اگر فصل الخطاب را سخن رهبری بگیریم  باید مر قانون برای همه اجرا شود مگر دستگاه های اجرایی و نظارتی باهم فرق دارند که  هرکدام  از صحبت رهبری برداشت جداگانه دارند؟   اگر این گونه است به سخن ریاست محترم جمهور در جمع فرمانداران و استانداران سراسر کشور می رسیم که فرمودند:«اسم این مجلس خانه ملت است، نه خانه یک جناح، اگر اینطور است، نیاز به انتخابات نیست، همان ها دوباره تشریف ببرند مجلس.» 

توافق هسته ای (برجام) این نوید را داد که نظام در آستانه 40 سالگی به پختگی کامل رسیده است این را می شود در سیاست خارجی  دولت یازدهم ملاحظه کرد که با سرلوحه قرار دادن سه گانه «عزت،حکمت،مصلحت» ودر دستور کار قرار دادن عقلانیت و تدبیر به موفقیت چشمگیر و کم نظیری دست یافته است. حال نوبت آن رسیده  که این مدل موفق را در سیاست داخلی هم به کارگرفته شود وبرجام دیگری را در داخل کشور به (انجام) رساند. در انتخابات سال 92 مردم به عقلانیت و تدبیر رأی دادند و نتیجه اش دولتی شد که سیاستش تدبیر در سیاست خارجی ،عزت در نظام بین الملل و امید در دل مردم ایران گشت. پس با این مدل موفق می توان حماسه خرداد 92 را در اسفند94 باز آفرینی کرد به شرط حضور گسترده مردم پای صندوق های رأی وانتخاب عقلا و معتدلین و رد صلاحیت میلیونی  مرتجعین و متحجرینی که  یادگار امام عزیزمان ؛ آیت ا.. سید حسن خمینی را رد صلاحیت نمودند، که در این صورت امسال بهمن و اسفند را با هم  به یاد سالهای نه چندان دور اتحاد و همدلی انقلاب جشن خواهیم گرفت .

پس 

همراه شو ای عزیز کاین درد مشترک                  هرگز جدا جدا درمان نمی شود


آزاد اندیشی- سخن سردبیر برای شماره سوم و چهارم

سخن سردبیر / حمید شجاعی
«فکر کنید، بگویید، بنویسید، در مجامعِ خودتان منعکس کنید، آن کرسى‌هاى آزاداندیشى را که من 100 بار ‌ـ ‌با کم و زیادش‌ـ تأکید کرده‌ام راه بیندازید و این‌ها را هى آنجا بگویید. این می‌شود یک فضا. وقتى یک فضاى گفتمانى به وجود آمد، همه در آن فضا فکر می‌کنند، همه در آن فضا جهت‌گیرى پیدا می‌کنند، همه در آن فضا کار می‌کنند.»
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی:
13 مهر 1390 
آخرین روزهای تیر ماه سال 76بود که رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران در جمعی دانشجویی بحث ایجاد کرسی های آزاد اندیشی را مطرح نمودند و از مسئولین و دانشجویان خواستند که زمینه را برای ایجاد این مهم فراهم آورند. اما اکنون بعد از 14 سال از اولین اشاره ایشان در این باب به نظر می رسد که باوجود تمام تلاش ها، هنوز گام مهمی در این ارتباط برداشته نشده است. این عدم موفقیت قابل قبول چه در حوزه نظری و چه در تعریف عملیاتی ،از کرسی های آزاد اندیشی مشهود است.
برای اینکه بتوانیم عملیاتی وارد موضوع شویم باید با برخی مفاهیم آشنایی کوتاهی داشته باشیم از جمله آزادی و اندیشه که با هم آزاد اندیشی را شکل می دهند. اگر آزادی را در اصطلاح به فقدان مانع در راه خواسته های انسان تعبیر نماییم. یعنی این که انسان کاری را بخواهد انجام دهد و مانعی بر سر راه آن نباشد. او قادر باشد چیزی را انتخاب و ازچیزی درگذرد. اندیشه را نیز جوشش درونی ذهن برای شناخت و کشف حقیقت و راه رسیدن از مجهولات به معلومات معنا کنیم. آزاد اندیشی را می توان فقدان مانع و محدودیت در راه کشف و شهود حقایق موجود معنی نمود. براین اساس است که باید تعریف عملیاتی آزاد اندیشی را مورد نظر قرار داد.
کرسی های آزاد اندیشی فی نفسه مقوله مبارکی، نه تنها در دانشگاه که در کل حیات فردی و اجتماعی بشر است.  این در حالی است که هر چقدر فضای بحث و تبادل نظر در مجامع علمی ما بیشتر فراهم بشود، متعاقبا آراء و نظرات جدیدی در آن حوزه پدید می آید که می تواند تولید علم کند و به عنوان یک تئوری قابل توجه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اما این مهم برای فضیلت یابی و عینیت پذیری باید مؤلفه ها و کارویژه هایی را رعایت کند تا به حد اعلای خود برسد که از آن جمله می توان به عدم سانسورنظرات افراد میدان دادن به تمامی اشخاص و افراد با هر نظری، هدایت متحجرین به سمت پذیرش، قالب علمی وعبور از تحجر فکری اشاره کرد.
این که چرا بعد بیش از یک دهه از طرح بحث کرسی های آزاد اندیشی مسؤلین امر نتوانسته اند آن طور که باید و شاید به این مهم جامه عمل بپوشانند دلایل متعددی را متصور است که از آن دست می توان به عدم فرهنگ گفتگو و پذیرش سخن و نظر مخالف و نبود روحیه ی نقد پذیری و آستانه ی تحمل و صبوری کم افراد اشاره کرد. نبود فضای مناسب به لحاظ فرهنگی، تأمین امنیت و وجود قواعد و قوانین دست و پاگیر نیز آفت این دست ازکرسی هاست. در ادامه می توان از آزادی بیان و پس از بیان نیز سخن به میان آورد. با توجه به موضوع بحث این کرسی ها که در دانشگاه های سیاست زده ما رنگ و بوی سیاست زدگی به خود می گیرد، بر اثر این سیاست زدگی است که آزاد اندیشی از متن به حاشیه می رود، بحث و ارائه نظرات و انتقادات بی پروا بی هزینه یا کم هزینه نخواهد بود. اگر فرض را بر این گذاریم که در زمانه گفتگو وبیان نظریات آزادی بیان هست! اما باید دید که آیا متعاقب آن آزادی پس از بیان نیز وجود دارد یا خیر؟  پاسخ را به عهده شما می گذاریم و می گذریم . از مهم ترین موانع تحقق کرسی های آزاد اندیشی نبود صاحب نظران در حوزه علوم انسانی  در مراکز و حوزه های تصمیم گیری فرهنگی است . اغلب مسئولین امر یا با علوم انسانی بیگانه اند یا درآن تحصیل نکرده اند. پس نباید از چنین افراد و برگزاری چنین جلساتی حرکت جهشی و شتاب دار در علوم انسانی انتظار داشت. بیش از یک دهه از برگزاری کژدارو مریض کرسی های آزاداندیشی و نتایج حاصل از آن  در کشورمهر تأییدی بر ادعای فوق است. از دیگر موانع می توان به عدم پوشش دهی رسانه ای به کرسی های آزاد اندیشی اشاره کرد وقتی رسانه ی بزرگی و تأثیر گذاری مانند صداوسیما از دستگاه عریض طویل آزاد اندیشی فقط و فقط به گزیده فرمایشات رهبر معظم انقلاب اکتفا می کند و درعرصه ی عمل  به پوشش خبری و رسانه ای این کرسیها در دانشگاه های کشور نمی پردازدکه باید آن را چالش بزرگ عملی و متناقض نمایی آشکار دانست، قاعدتا از رسانه های مجازی نمی توان انتظار شق القمر داشت. گرچه رسانه به ظاهر ملی با عملکرد ضعیف خود به اذعان رئیس خودش مخاطبینش به کمتر از 30 درصد کاهش داشته و با وجود شبکه های متعدد اجتماعی و گسترش آنها، هنوز رسانه ی قابل توجهی می نماید .
نوع نگاه من و شما به این پرسش که اساسا آزادی و آزاد اندیشی را یک فرصت می بینیم یا یک تهدید چیست ؟ آزادی موهبتی الهی است که بشر از ابتدای خلقتش در پی آن بوده است پس نمی تواند تهدیدی باشد چه برسد به آزاد اندیشی که مسبب تولید علم و نظرات مختلف و جدید در حوزه ی علوم انسانی می شود. هر چقدر مطالب را در قالب علمی و آکادمیک عرضه کنیم و از تفسیر به رأی بپرهیزیم شاهد بازدهی بیشتری خواهیم بود. تا وقتی آداب نقد و انتقاد ،تفاوت بین نقد منصفانه و نقد مخرب ، تمایز میان نقدو تخریب را ندانیم و آستانه ی تحمل و صبوری مان کم باشد نخواهیم توانست کرسی آزاد اندیشی برپا کنیم،زمان را مدیریت کنیم و در پایان هم انتظار برون داد و نتیجه ی علمی  باشیم ودر نتیجه منتظر حرکت رو به جلو جامعه علمی کشور باشیم. آزاد اندیشی در اصطلاح و تئوری زیباست و همه آن را بر میتابند و برایشان خوشایند است اما کیست که در حوزه ی عمل بتواند با نشانه های آزاد اندیشی، آزاد اندیش واقعی باشد. آنهایی که با یک خطابه رهبری به سر می دوند باید هوشیار تر باشند 14 سال از اولین سخنرانی رهبری درباره لزوم و ضرورت برگزاری کرسی های آزاد اندیشی می گذرد ،با یک حساب ساده می توان دریافت که می خواستیم به کجا برسیم حال به کجا رسیده ایم؟ اما درد را گفتیم و باید درمانش را هم بگوییم  هنوز دیر نیست اگر با همت مضاعف کار مضاعفی  را در راستای حرکت رو به جلوی جامعه ی علمی کشور انجام دهیم  هم به مر سخنان رهبری عمل نموده ایم و هم قدمی بزرگ را در جهت اعتلای نظریه پردازی، تضارب آراء و تولید علم در کشور برداشته ایم.
به عمل کار برآید                      به سخنرانی نیست